Thursday, February 28, 2008

Baba...Capacity !!!

حلاج بانگ " انا الحق " زد ولی محمد گفت " من بنده ای بیش نیستم ، همانند شمایم "؟ حلاج بلندمرتبه تر بود؟ ....سوالی که شمس تبریز پرسید و مولانا از جوابش در ماند ! م
ظرف وجودی حلاج پیمانه ای بود که به جرعه ای که در آن ریختند لبریز شد و محمد دریایی بود که هر چه بیش دادندش جز بر تواضعش نیفزود
عجب دنیایی است ! هر چند نمیتوان و شایسته نیست سلیقه ها و خواسته های مردم را به قضاوت نشست ؛ که همه محترمند ولی گاه از ... بگذریم و بگذاریم هرکس به حال خود بنگرد و ...جان کلام اینه : لطفا ً یه کم ، فقط یه کم " ظــرفیــــــت"م

let out my bellow of love?

Silent , whispering,
take the pain !
keep the love
as you every moment gain it again !
wish shouting it loud,
could make her aware !!
just stand still ! Suffer !
the way you choose.
I won't pick a way ,
to lose them both !
honey ,dearest
Listen to me just once , please
"I won't bellow" ...

Saturday, February 23, 2008

خاندان قطره

در کار خلق بوده واز کار فراوان ... گاهی
قطره ای چکیده در گِل ِ کار ...تا ما آمده ایم
خاندان همیم وخانواده قطره ایم
پیشتر آمده اند از ما و دیگران در راهند
همه جنس ِ هم
نا آرام وسرگشته ...غریب دیگران و آشنای هم
خاندان ما چنینند ... گرچه کم ، مثل هم
من از آن ِ نا آرامم ...دیر نمی مانم ...م